جوان آنلاین: منیره بیات مختاری، فعال و پژوهشگر حوزه عفاف و حجاب با ورود به موضوع شبکههای اجتماعی و اثرگذاری آن بر حجاب میگوید: زیاد دیدن «تصویر» با خود «تصدیق» را به دنبال دارد و بر همین اساس قبح یکسری از موارد از طریق شبکههای اجتماعی از بین رفته است؛ معضلی که نیازمند راهکارهای اصولی و مؤثر و شبکههای اجتماعی قوی با تولید محتواهای اثرگذار است که توان رقابت با فضاهای فعلی را داشته باشد.
متن گفتگو با این کارشناس را در ادامه میخوانید.
فضای مجازی چه میزان بر کلیت هویت دینی و فردی افراد تأثیرگذار است؟
ابتدا ما باید هویت را تعریف کنیم. خود انگاره، یعنی تصور و برداشتی که فرد از خود دارد. هویت دینی انگارههایی که فرد از رابطه خود با دین دارد را مشخص میکند. رابطه انسان با دین، مؤلفههای دینی، گرایش فرد به ارزشها و موازین دینی و تأثیر آن در زندگی، هویت دینی فرد را میسازد. نکته مهم اینجاست که هویت دینی یک هویت جمعی است، چراکه مجموعه افراد پیرو دین را در بر میگیرد. در واقع خودانگاره در افراد براساس هویت دینی شکل میگیرد. اینکه من چه توقع و برداشتی از خودم دارم و چه وظایفی برای خودم تعریف میکنم، بستگی به این دارد که دین چه تعریفی از من دارد و چه نقشی را برای من قائل است. به طور مثال، من را ریحانه میبینید یا یک مبارز تعریف خواهد کرد. مجموع این موضوعات هویت فرد را میسازد. با این مقدمه در پاسخ به سؤال شما باید گفت، رسانه یکی از ابزارهایی است که ارزشها و الگوهای افراد را در جامعه دگرگون میکند؛ رسانه میتواند الگوها را تغییر دهد. یکی از علل تغییر این است که رسانهها آگاهانه و با برنامهریزی برای دگرگون کردن ارزشها از سوی عدهای مورد استفاده قرار میگیرند. این چنین هویت را تحت تأثیر قرار داده و دگرگونی ایجاد میکنند. در جامعهای که امروز به دلیل هویت دینی زن و وظایف، رفتار و منش او تعریف شده، از سوی همین رسانه امکان تغییر این تعریف وجود خواهد داشت و شاهد تحولاتی در رفتار و سبک پوشش افراد خواهیم بود. زمانی که شاهد افزایش استفاده از فضای مجازی هستیم، میزان تأثیرگذاری آن بیشتر شده و تأثیر منفی آن بر هویت دینی و فردی افراد قابل مشاهده است. فضای مجازی یکی از مؤثرترین عوامل اثرگذار در بحث هویت دینی است.
شبکههای اجتماعی مجازی چگونه باعث کاهش رعایت حجاب و عفاف، اختلال در هویت و سستی تعامل افراد با خانوادههایشان میشود؟
برنامهریزیهای مشخصی برای این کار صورت گرفته است. برنامههای متنوع اعتقادی و منابع مختلف و متعدد از جمله این موارد است که همان انفجار اطلاعات میگویند. در ارائه منابع محدود فرصت سنجش و تفکر وجود دارد، اما منابع اعتقادی متکثر باعث خواهد شد تا هجومی از اعتقادات به ذهن افراد فشار بیاورد و فرصت تفکر را بگیرد که در نهایت فرد با این حجم از تفکر قادر به درست فکرکردن نیست و هویت تکهتکه پیدا میکند. بخشی از این کارها با برنامهریزی دقیق صورت میگیرد. برخی از این سایتها، شبکهها و کانالها تعمداً آدرسهای غلط را با هدفمندی به مخاطب ارائه میدهند تا دقیقاً همین هویت نابود شود. افراد به صورت غریزی کشش به سمت چنین مباحثی دارند و از سوی دیگر فضای مجازی باعث کاهش روابط چهره به چهره و عاطفی میشود. نهادهای هویت بخش مثل خانواده، مدرسه و مسجد مبتنی بر روابط عاطفی و چهره به چهره است و بر همین اساس نهادهای هویتبخش هم دچار اختلال میشوند. این چنین است که ضعف رفتارهای دینی را به دنبال دارد.
تصاویر و ویدئوهای برهنه و بیحجاب در شبکههای اجتماعی چگونه در کمرنگکردن ارزش پوشش در ذهن افراد اثر میگذارد؟
تصویر به تنهایی میتواند باعث کمرنگکردن اهمیت پوشش در ذهن افراد شود. ما قاعدهای داریم که «تصویر» زیاد «تصدیق» میآورد و خود تصویر به تنهایی در رفتار افراد اثرگذار است. افرادی هستند که معتقدند و باورهای دینی دارند، اما ظاهری که گواهی مسلمانی آنها باشد، وجود ندارد که علت آن همین نوع تعامل و مواجهه با تصاویر است، چراکه در عمومیکردن یکسری سبکها صرفاً از تصاویر استفاده میشود. به طور مثال برای پوشیدن شلوار پاره استدلالی دیده نمیشود، اما دائم تصویر نشان داده میشود، در حالی که شاید همان افرادی که شلوار پاره را میپوشند، منطقاً آن را مسخره بدانند. پژوهشی به همت حوزه و دانشگاه انجام شده بود که نتیجه آن حکایت از تأثیر شبکههای اجتماعی بر حجاب داشت. طبق این پژوهش اینستاگرام سهم بالایی در کاهش تمایل افراد به حجاب دارد. چنین پژوهشی ما را به این نتیجه میرساند که تصویر چه میزان تأثیرگذار است!
آیا متزلزلکردن اعتقاد و باور دینی افراد نسبت به اصل پوشش از سوی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی براساس یک برنامه هدفمند است؟
یک جریان، آگاهانه و با برنامهریزی از شبکههای اجتماعی برای ترویج بیحجابی استفاده میکند که پیشینه چندین دهه را دارد. این ترویج، گاهی با هجمه به اصل دین و گاهی با هجمه به موازین دین صورت میگیرد که به شدت در فضای جنگ رسانهای شاهد آن هستیم، چراکه با واردکردن شبهههای مختلف، حجاب را مورد هجمه قرار میدهند. حجاب با افراد متدین سنجیده میشود و بیشترین کار رسانهای روی همین محور قرار داده شده است، چراکه امکان لطمه به اصل دین وجود ندارد. صحبتکردن در مورد اعتقادات در حد تکثر باعث ایجاد تزلزل میشود. به معنی روشن و دقیق فرد با منابع مختلف دچار تزلزل میشود و تعریف مشخص از دینداری و رفتار دینی برای او غیرممکن میشود. وابستهبودن به تصویر، دیدهشدن را به دنبال دارد، در حالی که عفاف و حجاب دقیقا بر دیده نشدن واقع شده و این تأثیر منفی خواهد داشت. در سالهای اخیر شاهد ایجاد شبههافکنی در مورد پوشش در فضای مجازی هستیم. این شبههافکنی علاوه بر تزلزل باعث خواهد شد تا فضای مجازی مثل اینستاگرام با ارائه تصویر، رد و تأیید مخاطبان را درپی داشته باشد که این رد و تأیید موجب تقویت و تضعیف میشود. در نظر بگیرید دختر خانمی وارد فضای اینستاگرام میشود و آراستگی این دختر را که پیشتر فقط عمو و دایی و پدر لایک میکردند، حالا چندین هزار نفر دیگر تأیید میکنند. به مرور رفتار فرد وابسته به تعریف و تأیید دیگران میشود و تصمیم میگیرد آنچه مورد تحسین مخاطب است را به اشتراک بگذارد، در نتیجه گرایشهای نفسانی غالب میشود. در نهایت شخصیت فرد وابسته به تأییدات میشود که آسیب جدی متوجه او خواهد شد. بعد از مدتی افراد با لایک و تحسین کم قانع نمیشوند و برای اقناع خود دنبال همان محتوای مورد تأیید مخاطب هستند. نمونه آن بلاگرهایی که با انگیزه خوب و حتی ترویج حجاب شروع به کار کردند، اما در فضای تعامل و تأثیر هدف خود را
گم کردند.
چگونه میتوان به وسیله همین شبکهها اثرگذاری مثبتی در موضوع عفاف و حجاب داشت؟
ویژگی اینگونه رسانهها این است که بیش از هر خدمت دیگری، برای عفاف و حجاب آسیبزا هستند، چراکه وابستگی به تصویر و تأیید مخاطب در کنار گرایشهای طبیعی انسان مجموعاً بازخورد مورد انتظار را نخواهد داشت، بنابراین در طراحی شبکه اجتماعی باید مباحث دینی دیده شود. باید شبکه اجتماعی داشته باشیم که تقویتکننده اعتقادات دینی باشد. شبکههایی که وابسته به متن است فضای گفتوگوی جدیتری را شکل میدهد و میتواند در این زمینه مؤثرتر باشد. اگر بخواهیم براساس تصویر آموزههای دینی را منتقل کنیم به تولید محتواهای خوب نیاز داریم. تولید محتوای تصویری وقت گیر و هزینهبر است و حمایت جدی را میطلبد. ما حجمی از کاربران تولید محتواکننده داریم که در زمینه دیده شدن باید کنترل شوند. ما نیازمند تولید محتواهایی جذاب هستیم که تأمینکننده دغدغههای فرهنگی باشد.